۱۳۹۰ فروردین ۲۶, جمعه

رباعی زیبا از استاد شفیعی کدکنی

گه ملحد و گه دهری و کافر باشد / گه دشمن خلق و فتنه پرور باشد 

باید بچشد عذاب تنهایی را  /  مردی که ز عصر خود فراتر باشد

۱۳۸۹ اسفند ۱۷, سه‌شنبه

فریاد رهایی بشر فتنه گری شد

چندی است که صحبت ز عدالت خطری شد
فریاد رهایی بشر فتنه گری شد
ضحاک پیمبر شد و موسی همه افسون
فریاد از این ساحره ی هفت خط گردون
فرعون خداوند و خداوند به بند است
این توصیه جنتی و رهبر او بند به بند است
افسوس که این ملک سلیمان همه ویران
گشتست ز تدبیر همایونی این مجمع دیوان
فریاد سبز

۱۳۸۹ اسفند ۱۱, چهارشنبه

ماندلا را آزاد کنید...

حملات وحشیانه به حقوق و مبانی زندگی مردمان...،آن هم از سوی دولتی که کوس رسوایی سیاست های نفرت انگیزش در همه جای دنیا زده شده است،جای تاسف فراوان دارد...این شرایط خطرناک را فقط با تشکیل یک مجمع ملی متشکل از نمایندگان همه... به منظور تدوین یک قانون اساسی غیر نژادی و دموکراتیک می توان مهار کرد...ما از تهدید و فشار و خشونتی که ارمغان شما و دولتتان است نمی ترسیم.همه ما شانه به شانه،با همه ی وجود،تا مرحله پیروزی کامل،برای تحقق این آزادی ها خواهیم جنگید.

۱۳۸۹ دی ۱۲, یکشنبه

نگاه آخر

در پهناورترین گورستان دنیا
واقع در سردترین سرزمین افسانه ها
همان نقطه پایان دنیا-بن بست آرزوها
دویست و پنجاه و هفتمین قطعه بهشت زهرا
در فوران شیون و اشک ها
در ساعت جانفشانی
سبزها
یا بهتر بگویم
زمان رقص یاس ها بر فراز داس ها
با تو خداحافظی کردم
اما نگاهت را به خاطر سپردم
تا با نگاهت،ندایی دیگر بسازم

و با پژواک ندای تو
فریادی استوارتر
تا بشکنم سکوت این شب تار را.